گپ های دخملی
این روزا دختری خیلی خوش صحبت شده از هر دری واسمون حرف میزنه
وقتی سرشو میچسبونه به گوشم و اروم میگه عاششتم. دوشت دارم میخوام درسته قورتش بدم
هلنای من دیگه میتونه اسم و فامیلشو بگه بابایی هم عاشقه اینه دخترش بگه هلنای فلازیی
از چند تا شعری که بهش یاد دادم دو تا یاد گرفته و خیلی با مزه میخونه
متل متل توتوله
گاب حسن چی جوره
نه شیر داره نه پسون
گابشو بردن هندسون
یه زن هندی بستون
اسشو بذار خال قزی
دور کلاش قرمزی(وقتی این تیکه رو میخونه دستاشو میچرخونه)
هاچین و هاچین
یه پاتو بچین
توپولو ام توپولو ام
صورتم مثه هلو
دسو پام توچیکه
مامان خوبی دارم
میشینه توی خونه
میبافه دونه دونه
میپوشم خوشجل میشم
مثه دس گل میشم هوررررااااااااااااااااااا
دختری وقتی جیش میاد پیشم و میگه مامان من مثه دخترای خوب دارم میرم جیش بزنم
هر چیزی بهش میدیم چندین بار میگه تشجر. مرسی
وقتی هم میگم چیزی رو تعارف کن جلوی همه میگیره و میگه تعارف هر چی هم میگم باید بگی بفرمایید فقط میخنده
وقتی ازش سوالی میکنم انگشتشو میزنه به یه طرف سرش و میگه بذار فک کنم فک کنم
وقتی از دست کسی ناراحت میشه خیلی غلیظ میگه بی ادب دوست ندارم
وقتی یه چیزی رو بهش نمیدم خیلی با سیاست میگه مامان ایشالله من بزرگ میشم بهم میدی
پ ن1:اینجا بازم داره برف میاد
پ ن2:دنبال یه خونه خوب هستم دعا کنین یه چی خوب پیدا کنیم